کد مطلب: 76715
هدف جريان سعيد امامي از قتلهاي زنجيره اي
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 692
به گزارش خبرگزاري خبرآنلاين و به نقل از سلام لردگان : حجت الاسلام والمسلمين علي فلاحيان در برنامه شناسنامه گفت:«وقتي در سال 60 اين اتفاق (انفجار حزب جمهوري اسلامي)افتاد من در کرمانشاه بودم. واقعيتش اين است که هنوز همه ابعاد اين حادثه روشن نشده، مثلاً اين بمبي که چنين قدرت انفجاري داشت را کدام يک از کشورهاي خارجي به منافقين داده مساله اي است که هنوز روشن نشده است. کلاهي(عامل انفجار) به داخل حزب جمهوري خيلي نفوذ کرده بود. يک بار مي خواستم در جلسه حزب شرکت کنم که کلاهي جلوي من را گرفت و تا قبل از اينکه من را به درستي نشناسد، به جلسه راه نداد.»
وي افزود:« اينکه اين بمب چگونه با اين حجم به دست منافقين رسيد و اصلاً چه کسي تصميم گرفت که چنين فاجعه بزرگي اتفاق بيفتد زوايايي از اين حادثه است که هنوز روشن نشده است. آن ها در شعارهايشان اين بود که با اين انفجار جمهوري اسلامي بي آينده خواهد شد و ما همه کادرهاي اصلي نظام را با اين انفجار از بين خواهيم برد.»
فلاحيان ادامه داد:« منافقيني که مرتباً مبارزه مسلحانه را محکوم مي کردند، به يکباره تصميم گرفتند وارد فاز جنگ مسلحانه شوند.»
وي اظهار داشت:«من در کرمانشاه بودم .بعد از انفجار حزب جمهوري اسلامي موفق شديم منافقين را دستگير کنيم و از اين طريق بهترين ضربه را به آن ها وارد کنيم. به همين دليل من را به مشهد فرستادند و يک سال حاکم شرع مشهد بودم. از آنجا به تهران آمدم و قائم مقام دادستان کل انقلاب شدم. همچنين در اطلاعات سپاه به عنوان يکي از مسولين برخورد با منافقين فعاليت مي کردم.»
فلاحيان افزود:«توفيق پيدا کردم بين دادستاني، کميته انقلاب و سپاه پاسداران يک نوع هماهنگي به وجود بياورم و به کادرهاي منافقين ضربات مهمي وارد کنيم. بعد از مدتي آيت الله مهدوي کني به من زنگ زد و پيشنهاد کرد مسوليت کميته هاي انقلاب را قبول کنم که به آنجا رفتم و طرحي را اجرا کردم که در پي آن تمامي نيروهاي اجتماعي منافقين يا دستگير شدند و يا فرار کردند. از اينجا به بعد بود که ترورها قطع شد.»
نخستين دادستان ويژه روحانيت در بخش ديگري از مصاحبه تلويزيوني خود گفت:«بحث وزارت اطلاعات که مطرح شد اين مسوليت را به من پيشنهاد دادند اما چون دوست داشتم به قم برگردم آقاي ري شهري را معرفي کردم و خودم به عنوان معاون امنيتي و قائم مقام، وزارت اطلاعات را تشکيل داديم. بعد از تشکيل وزارت اطلاعات خدمت امام رسيدم و اجازه خواستم که به قم بروم. ايشان فرمودند شما چرا مي خواهيد برويد؟ در پاسخ گفتم که مي خواهم به دنبال کارهاي تحقيقاتي ام باشم. امام فرمودند انبياء به دنبال تشکيل حکومت بودند اما مجال اين کار را پيدا نکردند. حالا که حکومت به دست آمده بايد محکم بايستيد و کار کنيد. ايشان فرمودند وزارت اطلاعات، وزارت کشاورزي نيست و در اين وزارتخانه حقوق و اسرار ملت مطرح است و شماها بايد باشيد و کار کنيد.»
وي ادامه داد:« در پاسخ گفتم اين کار با تقوا جور در نمي آيد اما ايشان فرمودند شما در وزارت اطلاعات باشيد تا حقوق مردم ضايع نشود و خلاف قانون ايجاد نشود. در نهايت ماندم و اطلاعاتي شدم تا اطلاعات ما مانند ساواک و ساير سرويس هاي اطلاعاتي دنيا نشود.»
فلاحيان در مورد حضور در دادسراي ويژه روحانيت هم گفت:«اين دادسرا اوايل انقلاب تشکيل شده بود که بنا به دلايلي منحل شد. مساله مهدي هاشمي و يکسري از مسائل ديگر که پيش آمد، با دستور امام اين دادسرا يک بار ديگر شروع به فعاليت کرد. از طرف حاج احمد آقا پيشنهاد حضور در اين مسوليت به من داده شد و من هم عرض کردم امام هر امري بفرمايند مطيع هستم.»
نماينده مجلس خبرگان رهبري در مورد پرونده مهدي هاشمي اظهار داشت:«آيت الله منتظري طرفدار مهدي هاشمي بود و موافق چنين برخوردي با وي نبود اما امام نظرشان اين بود که بايد با اين نوع گروهک هاي خودسر برخورد شود چون نظام بايد از خودش حفاظت کند. البته به جز آيت الله منتظري افراد ديگري هم در داخل نظام بودند که مخالف برخورد با مهدي هاشمي بودند اما وقتي جزئيات پرونده وي آشکار شد اين افراد سکوت کردند.»
فلاحيان در بخش ديگري از برنامه با رد استفاده از برخي نيروهاي ساواک در اوايل تشکيل وزارت اطلاعات گفت:«در بخش ضد جاسوسي و اطلاعات خارجي بعضي ها به عنوان مترجم کار مي کردند اما هيچ وقت عضو وزارت اطلاعات نبودند و خيلي زود بازنشسته شدند.»
وزير اطلاعات دولت سازندگي در مورد حرف و حديث هايي که راجع به فعاليت هاي اين وزارتخانه در زمان وزارت وي مطرح بود گفت:«دوران سختي بود چون هنوز جنگ نهايي نبود و کشور در حال نه جنگ، نه صلح بود. منافقين هم هنوز فعال بودند و مشکلات اجتماعي زيادي به خاطر جنگ وجود داشت. کشور بايد بازسازي و نوسازي مي شد و از طرف ديگر مسائل گروهکي و اختلافي وجود داشت. با اين تفاصيل در آن ايام نقش وزارت اطلاعات و تنوع کاري آن خيلي زياد بود.»
وي ادامه داد:«يک مقدار از صحبت هايي که در مورد فعاليت هاي اقتصادي وزارت اطلاعات مي شد تبليغ دشمنان بود و بخش ديگري از آن کار دوستاني بود که به طور کامل نسبت به وظايف وزارت اطلاعات آگاهي نداشتند. مثلاً وقتي ما بخواهيم يک فساد اقتصادي را بر ملا کنيم، بايد در پوشش فعاليت اقتصادي به موضوع نزديک شويم. در آن زمان چون حجم کار بالا بود، دشمنان تبليغات زيادي عليه ما انجام دادند. مخالفين داخل و خارج هم فعال بودند.»
فلاحيان همچنين گفت:«همه ماموريت هاي وزرات اطلاعات بايد با مصوبه دولت باشد. دولت هدف و موضوعات را مي دهد و بعد ما از ابزار و راهکارهاي مناسب استفاده مي کنيم.»
علي فلاحيان در مورد دادگاه ميکونوس گفت:«تنها چيزي که اين دادگاه به آن استناد مي کرد شهادت ضد انقلابي به نام مصباحي بود که فرار کرده بود. بعد از او هم بني صدر آمد و صحبت هايي کرد. از اين دست اتفاقات زياد افتاده است. مثلاً در مورد دادگاه آميا که در اواخر دوره من اتفاق افتاد، اسرائيلي ها اصرار داشتند که ايران مسول اين حادثه است.»
وي ادامه داد:«اسرائيلي ها هيچ مدرکي در مورد ادعاي خود نداشتند. آقاي سليمان پور (سفير ايران) که درگير اين پرونده بود را در انگلستان دستگير کردند اما پليس اينترپل ديد آرژانتين مدرکي براي ارائه ندارد او را آزاد کرد.»
وزير اطلاعات دولت هاشمي در پاسخ به اين سوال که آيا اين صحبت که برخي مي گويند دوم خرداد 76 حاصل فضاي بسته سياسي بود را قبول داريد، گفت:«بعضي ها هم مي گويند دوم خرداد حاصل باز بودن فضا بود. اگر روزنامه هاي آن زمان مثل سلام و کيهان را ببينيد متوجه مي شويد که آزادانه همه چيز دولت را زير سوال مي بردند. بعضي ها مي گويند آزادي زيادي که وجود داشت باعث اتفاق دوم خرداد بود. اما اصل ماجرا اين نيست و واقعيت اين است که هر زماني يک چيزي را طلب مي کند. در آن زمان که اين اتفاق افتاد، بحث تينيجرها مطرح بود. نسل سومي هاي انقلاب آمدند و پدر و مادرهاي خود را پاي صندوق بردند و دوم خرداد شکل گرفت و به نوعي انقلاب بچه ها اتفاق افتاد. البته از قبل يک کار دراز مدت روي اين بچه ها انجام شده بود.»
وي ادامه داد:«در آن زمان خيلي ها مخصوصاً مقام معظم رهبري فشار مي آوردند که تا کي قرار است به نفت وابسته باشيم که در نهايت تصميم گرفتيم پتروشيمي ها را بسازيم. آن موقع ما 16 ميليارد دلار از نفت داشتيم که با برنامه ريزي هايي که انجام داديم به در آمدي نزديک به 16 ميليارد دلار از صنايع پتروشيمي رسيديم.»
فلاحيان در مورد فضاي دوم خرداد گفت:« بالاخره هر زماني يک اقتضايي دارد. در زمان جنگ مردم صبور و آرام هستند اما بعد از جنگ انتظارات مردم ظهور پيدا مي کند.در همان زمان ما در مورد مشارکت سياسي و راه اندازي فرهنگسرا ها بحث هاي زيادي داشتيم.»
وي ادامه داد:«خارجي ها مي گفتند اگر ما روي جوان ها و طبقه متوسط کار کنيم، اين ها ناخودآگاه با آموزه ها ي اوليه انقلاب وارد مبارزه مي شوند. آن ها در اين مسير تلاش هاي زيادي کردند. ما در وزارت اطلاعات خيلي از اين فعاليت ها را رصد مي کرديم و از آن ها جلوگيري مي کرديم اما در هر صورت آن زمان، زمان انفجار اطلاعات بود...»
علي فلاحيان در بخش ديگري از مصاحبه تلويزيوني خود در پاسخ به اين سوال که ، نظر صريحتان در مورد سعيد امامي چيست، اظهار داشت:«سعيد امامي در زمان ما مدير موفق و خوبي بود اما بعدها و در شرايطي که ديگر در وزارت اطلاعات مسوليتي نداشت، متهم شد که در پرونده قتل هاي زنجيره اي دست دارد.»
وي در مورد ريشه قتل هاي زنجيره اي هم گفت:«اين موضوع حادثه اي بود که يک سال و نيم بعد از خروج من از وزارت اطلاعات اتفاق افتاد و موجب تغيير وزير اطلاعات وقت شد. انگيزه هاي فراواني در مورد اين پرونده مطرح شده اما چيزي که ما از طريق مطبوعات و صحبت هاي محفلي به دست آورديم اين بود که زياده روي هاي موجود در مطبوعات، گفته ها و... با عنوان آزادي عليه اسلام و دين... طوري بود که عده اي نتوانستند آن را تحمل کنند و با انجام حرکاتي مي خواستند جلوي اين حرف ها را بگيرند. در واقع اين ها به حساب خودشان برخي از اشخاص را به دليل صحبت هايي که مطرح کرده بودند، مرتد مي دانستند و فکر مي کردند اگر آن ها را بزنند بقيه ساکت مي شوند.»
وي ادامه داد:«تاثير اين اتفاق روي دستگاه اطلاعاتي کشور خيلي بد بود. چون اين کار چيزي بود که سيستم اطلاعاتي ما چنين کاري را انجام نمي دهد. ما در وزارت اطلاعات عمليات نداريم اما اين اتفاق توسط کساني که در اطلاعات کار مي کردند، باعث شد ضربه مهيبي به دستگاه اطلاعاتي کشور وارد شود. آن ها اين تحليل را داشتند که افرادي که عليه دين، خدا و پيامبر صحبت کردند مرتد هستند و خودسرانه و بدون اينکه دستگاه قضايي در مورد آن ها تصميم بگيرد، وارد عمل شدند.»
وي در مورد رابطه خود با آيت الله هاشمي رفسنجاني گفت:« من با همه سياسيون رفيق هستم و معتقدم رسالت من ايجاد الفت و همبستگي است. اگر کسي اين رسالت را داشته باشد، آن شخص من هستم و به همين دليل بنده با همه رابطه دوستي دارم و تلاش مي کنم تنش ها و اختلافات کم شود. البته من در انتخابات رياست جمهوري نسبت به برخي مواضع آيت الله هاشمي انتقاداتي بيان داشتم. البته انتقادات من با نقدهاي ديگران متفاوت است. ديگران يک مقدار تند تر انتقاد مي کنند اما من سعي مي کنم يک مقدار کارشناسي تر انتقاد کنم.»
فلاحيان در بخش ديگري از برنامه در مورد حوادث 88 اظهار داشت:«شواري امنيت ملي ما بررسي هاي انجام داده و به نتايجي هم رسيده است و پيشنهاداتي را به افرادي که به نحوي در آن کارها دخالتي داشته اند، ارائه داده است.»
علي فلاحيان در مورد انگيزه هاي خود براي ورود به انتخابات 92 هم گفت:«هر فردي که حس مي کند مي تواند مشکلات را حل کند وظيفه دارد وارد عرصه شود. وقتي تورم، مشکلات اقتصادي، بيکاري، سياست خارجي و مسائل فرهنگي را ديدم حس کردم مي توانم برنامه خوبي براي حل اين مشکلات ارائه کنم. وقتي برنامه اي مطرح شد ديدم مردم استقبال مي کنند به همين دليل حس کردم بايد حضور پيدا کنم. اما چون تعداد زيادي از دوستان اسم نويسي کردند، بعدها به ما گفتند چون قبلاً با شما صحبت کرده بوديم، شما را در ليست انصرافي ها قرار داديم و يک نامه انصراف هم روي پرونده ما گذاشتند.»
وي ادامه داد:«رد شدن و انصراف دادن دو مقوله جداگانه است.برخلاف تصور خيلي ها که فکر مي کنند من رد صلاحيت شدم، اينطور نبود و شوراي نگهبان من را رد صلاحيت نکرد.تحليل خيلي ها اين بود که من راي ندارم و آمدن من باعث شکسته شدن راي مي شود و بهتر است دوستان ديگري در صحنه حضور داشته باشند. البته اين نيت خوبي بود به شرطي که عمل مي کردند. اگر اتحاد وجود داشت، بعضي از دوستاني که تاييد شدند هم بايد کنار مي کشيدند که اين کار عملي نشد.»
وي در بخش ديگري از مصاحبه تلويزيوني خود در واکنش به اين سوال که آيا فعاليت اقتصادي هم مي کنيد يا خير گفت:«خير، من يک طلبه هستم و کارم، کار فرهنگي و تحقيقاتي است.»
فلاحيان همچنين گفت:«شان من اين نيست که وارد تجارت شوم اما چون مشکل کشور ما مسائل اقتصادي است بايد اطلاعاتي در اين زمينه داشته باشم. يک فرصتي فراهم شد تا در مورد علت بحران اقتصادي دنيا تحقيق کنم. من دو سال پيش در اين تحقيقات متوجه شدم که اوضاع اقتصادي دنيا در حال بهم ريختگي است. وقتي اين بهم ريختگي ها به وجود مي آيد سرمايه گذاران به سمت خريد طلا مي روند. به همين دليل من سخنراني کردم و گفتم هرچه پول داريد طلا بخريد.»